تعدد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله
در آستانه قرن هجدهم، برخی از نویسندگان متعصّب مسیحی مبارزه جدیدی را بر ضدّ اسلام آغاز کردند. آنها با انتشار کتابهایی که مملوّ از دروغ و نسبتهای ناروا به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله بود، تصمیم داشتند مردم را از توجّه به آیین اسلام منصرف و نسبت به پیشوای بزرگ آن، حضرت محمّدصلی الله علیه وآله بدبین سازند.
از جمله شبهات آنان مسئله تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله بود که آن را دستاویزی برای خدشه دار کردن چهره پاک و معصوم ایشان قرار دادند و از این رهگذر، سخنان ناروایی به وی نسبت دادند. یکی از نویسندگان این شبهه را چنین القاء کرده است:
«وی پیرو هوا و هوس بود و با اینکه به پیروانش دستور میداد بیش از چهار زن دائمی اختیار نکنند، خودش زنان بیشتری داشت.» (1)
مسلّم است این گونه سخنان واهی نزد کسی که معتقد به عصمت انبیاءعلیهم السلام میباشد، نادرست و نامعقول است.
اکنون که در سال پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله قرار گرفته ایم، شایسته است پاسخی متقن و استوار به این شبهه ارائه شود. پرسش اساسی این است:
انگیزه پیامبرصلی الله علیه وآله از تعدّد همسران، چه بود؟
در پاسخ به این پرسش، نکاتی بیان میشود:
1. آن حضرت تا سن 25 سالگی در جامعهای پر از فساد، هیچ گونه ارتباط جنسی نداشته و در طهارت کامل زیسته است.
2. تاریخ نویسان منصف و بیطرف ....
تعدد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله
در آستانه قرن هجدهم، برخی از نویسندگان متعصّب مسیحی مبارزه جدیدی را بر ضدّ اسلام آغاز کردند. آنها با انتشار کتابهایی که مملوّ از دروغ و نسبتهای ناروا به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله بود، تصمیم داشتند مردم را از توجّه به آیین اسلام منصرف و نسبت به پیشوای بزرگ آن، حضرت محمّدصلی الله علیه وآله بدبین سازند.
از جمله شبهات آنان مسئله تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله بود که آن را دستاویزی برای خدشه دار کردن چهره پاک و معصوم ایشان قرار دادند و از این رهگذر، سخنان ناروایی به وی نسبت دادند. یکی از نویسندگان این شبهه را چنین القاء کرده است:
«وی پیرو هوا و هوس بود و با اینکه به پیروانش دستور میداد بیش از چهار زن دائمی اختیار نکنند، خودش زنان بیشتری داشت.» (1)
مسلّم است این گونه سخنان واهی نزد کسی که معتقد به عصمت انبیاءعلیهم السلام میباشد، نادرست و نامعقول است.
اکنون که در سال پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله قرار گرفته ایم، شایسته است پاسخی متقن و استوار به این شبهه ارائه شود. پرسش اساسی این است:
انگیزه پیامبرصلی الله علیه وآله از تعدّد همسران، چه بود؟
در پاسخ به این پرسش، نکاتی بیان میشود:
1. آن حضرت تا سن 25 سالگی در جامعهای پر از فساد، هیچ گونه ارتباط جنسی نداشته و در طهارت کامل زیسته است.
2. تاریخ نویسان منصف و بیطرف اعمّ از مسلمان و مسیحی نوشته اند که ازدواجهای رسول خداصلی الله علیه وآله برای هوای نفس نبوده است؛ زیرا اگر چنین بود، آن حضرت در سنّ 25 سالگی که دوران شور و هیجان جوانان است و افکار آنان را چیزی جز برخورداری از همسری جوان و شاداب مشغول نمیسازد، با خدیجه، بانویی 40 ساله که نشاط و جوانی خود را در خانه دو شوهر سابقش از دست داده بود، ازدواج نمیکرد. (2)
حضرت محمدصلی الله علیه وآله 25 سال با خدیجه در کمال صفا و صمیمیت زندگی کرد و با اینکه دوشیزگان و زنان عرب، به همسری آن حضرت مباهات مینمودند و از طرف دیگر، عرف منطقه مکه تعدد همسران را مردود نمیدانست، با زن دیگری ازدواج نکرد. بی شک اگر رسول خداصلی الله علیه وآله تمایل داشت به راحتی میتوانست در این مدّت طولانی با زنان جوان ازدواج کند.
جان دیون پورت انگلیسی میگوید: «با اینکه در آن زمان اختیار همسران متعدّد کار بدی نبود، ولی حضرت محمدصلی الله علیه وآله تا پنجاه سالگی با یک زن زندگی کرد و تا خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. آیا ممکن است کسی شهوتران باشد و هیچ مانعی هم برای زن گرفتن در کار نباشد، با این حال با یک زن زندگی کند، آن هم با زنی که سن بالایی داشته است؟» (3)
گیورگیو میگوید: «محمّدصلی الله علیه وآله در سال 595 میلادی ازدواج کرد و زندگی خانوادگی او نمونه زهد، تقوا و پاکی بود. او همانند ابراهیم، نوح و یعقوب در محیطی ساده و بی آلایش زندگی میکرد.» (4)
توماس کارلایل میگوید: «به رغم دشمنان، حضرت محمّدصلی الله علیه وآله هرگز شهوت پرست نبود و این تهمت بی انصافی است.» (5)
3. علّامه طباطبایی رحمه الله درباره تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله چنین میگویند: «اوّلین ازدواج آن حضرت صلی الله علیه وآله با خدیجه کبری علیها السلام بود و حدود بیست سال و اندی از عمر شریف خود را (که تقریباً یک ثلث از عمر آن جناب است) تنها با یک همسر گذراند و به او اکتفاء کرد که سیزده سال از این مدّت بعد از نبوّت و قبل از هجرتش (از مکه به مدینه) بوده است. آن گاه در حالی که هیچ همسری نداشت، از مکّه به مدینه هجرت کرد و به نشر دعوت و اعلاء کلمه دین پرداخت. سپس با زنانی که برخی بیوه و همچنین برخی جوان و بعضی دیگر عجوز و سالخورده بودند، ازدواج کرد. این ازدواجها در مدّت نزدیک به ده سال انجام شد و پس از این چند ازدواج، همه زنان بر آن جناب تحریم شدند، مگر همان چند نفری که در حباله نکاحش بودند و معلوم است که چنین عملی با این خصوصیات ممکن نیست با انگیزه عشق به زن توجیه شود؛ چون نزدیکی و معاشرت با این گونه زنان آن هم در اواخر عمر و آن هم از کسی که در اوان عمر خود ولع و عطشی برای این کار نداشته باشد، نمیتواند انگیزه آن باشد.
علاوه بر اینکه هیچ شکی نداریم که بر حسب عادت جاری، کسانی که زن دوست و اسیر دوستی آنها هستند، معمولاً عاشق جمال و مفتون ناز و کرشمهای هستند که در زنان جوان است؛ در حالی که سیره پیامبرصلی الله علیه وآله از چنین حالتی حکایت نمیکند و عملاً نیز ایشان بعد از دختر باکره با بیوه زن و بعد از زنان جوان با پیره زن ازدواج کرد؛ یعنی بعد از ازدواج با عایشه وام حبیبه جوان باام سلمه سالخورده و زینب دختر جحش که در آن روز بیش از پنجاه سال از عمرشان گذشته بود، ازدواج کرد.» (6)
4. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله پیشنهاد سران قریش را مبنی بر اینکه: اگر پیامبرصلی الله علیه وآله در موضع خود (توحید و یکتا پرستی) نرمی و انعطاف نشان دهد، هر کدام از زنان و دوشیزگان زیبا را که متمایل باشد، به تزویج او در میآورند، به کلی رد کرد. (7) انسان هوسران چنین پیشنهادی را رد نمیکند.
5. مردانی که به بهرهمندی از زنان میاندیشند، تلاش میکنند با تهیه لباس و توسعه آسایش و هزینه کردن اموال، دل آنان را به دست آورند.
اما پیامبرصلی الله علیه وآله در سال نهم هجری که گسترش اسلام، وضع اقتصادی مسلمانان را بهبود بخشیده بود، وقتی همسرانش از او لباس و وسائل بهتر طلب کردند، یک ماه از همه آنها کناره گرفت و پس از گذشت یک ماه، به دستور خداوند آنها را مخیر ساخت تا میان آسایش و رفاه دنیا و زندگی با پیامبرصلی الله علیه وآله، یکی را برگزینند. آنان که از درخواستهای مادی خود پشیمان شده بودند، زندگی با پیامبرصلی الله علیه وآله را برگزیدند.
قرآن کریم، رویداد فوق را چنین بیان میکند:
«یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زینَتَها فَتَعالَینَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمیلا»؛ (8)
«ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواهان زندگی دنیا و زینت آن هستید، بیایید تا مهرتان را بدهم و [خوش و] خرم شما را رها کنم.»
6. شیوههای رفتار جنسی آن حضرت با همسران خود، به گونهای بوده است که کاملاً با شیوههای مرسوم متفاوت است. در برخی کتابهای تاریخی آمده است: «پیامبرصلی الله علیه وآله با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد و هرگز با آنها آمیزش نکرد؛ حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد.» (9)
و آنها به همین قدر خوشحال بودند و مباهات میکردند که زنی از قبیله آنان به نامِ همسرِ پیامبرصلی الله علیه وآله نامیده شده و این افتخار برای آنان حاصل گشته است.
7. شاخصه اصلی یک انسان اهل هوس این است که متحمل مسئولیتهای سنگین اجتماعی، به ویژه اداره حکومت نمیشود.
پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در برههای از زمان اقدام به اختیار همسران متعدد کرد که حکومت نوپای دینی شکل گرفته و جنگهای متعدد و طاقت فرسا بر ایشان و جامعه اسلامی تحمیل شده بود. یک انسان، با این وظائف و مسئولیتهای سنگین اجتماعی و حکومتی، فرصتی برای مسائل داخلی زندگی ندارد؛ چه رسد به رسول اکرم صلی الله علیه وآله که از همه چیز خود برای حفظ اسلام و جامعه اسلامی گذشته بود.
8. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله در بین شمار زیادی از صحابه زندگی میکرد و تمام حرکات و منش و کنش پیامبرصلی الله علیه وآله زیر نظر و نظارت صحابه بود. با این حال، یک مورد در تاریخ ذکر نشده که احدی از صحابه در مورد تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله اعتراض یا انتقاد کرده باشد. گویا حکمت تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله برای صحابه روشن و مشخص بوده است. اگر صحابه و یا منافقین احساس میکردند پیامبرصلی الله علیه وآله با هدف شهوترانی دست به این اقدام زده، به طور یقین سخن به طعن و اعتراض میگشودند؛ لکن این طعن و اعتراض، به ویژه از ناحیه دشمنان در تاریخ مشاهده نمیشود و گویا این امر (تعدّد زوجات پیامبرصلی الله علیه وآله) برای آنها موجّه و مقبول بوده است.
9. سخنان پیامبرصلی الله علیه وآله در تکریم همسران، روش مناسبی برای یافتن دیدگاه پیامبرصلی الله علیه وآله در این ازدواجهاست. عایشه خود میگوید:
«پیامبرصلی الله علیه وآله به گونهای به خدیجه عشق میورزید و دوستان وی را چنان محترم میداشت که موجب شگفتی میشد.» (10)
«و گاه گوسفندی ذبح نموده، گوشت آن را بین دوستان خدیجه تقسیم میکرد. بدین روی، در برابر هیچ زنی همانند خدیجه حسادت نمیورزیدم؛ زیرا پیامبرصلی الله علیه وآله همواره یاد او را گرامی میداشت.
یک روز به پیامبرصلی الله علیه وآله گفتم: خداوند در عوض آن پیره زن گندمگون غیر باکره، بهتر از او را نصیب تو ساخته است! پیامبرصلی الله علیه وآله به سختی برآشفت و در پاسخ فرمود: قسم به خدا! هرگز بهتر از خدیجه نصیبم نشده است؛ زیرا او به هنگام کفر مردمان به من ایمان آورد و آن گاه که همگان مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق کرد و آن گاه که همگان محرومم کردند، به یاریام برخاست. خداوند از او فرزندانی به من عطا فرمود که از زنان دیگر نصیبم نساخته است.» (11)
بنابراین، با توجه و دقت نظر در موارد مذکور، هر انسان منصف و بی غرضی به این نتیجه خواهد رسید که: تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله به انگیزه هوسرانی و شهوت پرستی نبوده است، بلکه دارای حکمتها و مصالح دقیقی بوده که در ذیل به آنها اشاره میشود.
حکمتها و مصلحتها در تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله
پیش از بیان حکمتها در تعدّد همسران پیامبرصلی الله علیه وآله، ابتدا به تعداد آنان اشاره میشود. همسران پیامبرصلی الله علیه وآله به ترتیب عبارت اند از:
1. خدیجه بنت خویلد؛ 2. سودة بنت زمعة؛ 3. عایشة بنت ابیبکر؛ 4. حفصة بنت عمر؛ 5. زینب بنت خزیمة الهلالیة؛ 6.ام حبیبة بنت ابی سفیان؛ 7.ام سلمة بنت ابی امیة؛ 8. زینب بنت جحش؛ 9. جویریة بنت الحارث؛ 10. صفیة بنت حیی؛ 11. میمونة بنت الحارث الهلالیة. این یازده نفر در حقیقت جزء «امّهات المؤمنین» به شمار میآیند. (12)
به طور کلی، اهداف و انگیزههای پیامبرصلی الله علیه وآله از ازدواجهای متعدد را میتوان در چهار مورد خلاصه کرد:
1. انگیزه انسانی و عاطفی
زنانی که اسلام آورده و هجرت کرده و سپس همسران آنها مرده یا شهید شده بودند و راهی برای بازگشت به خاندان مشرک خود نداشتند، چون تحمل فشارهای روانی و مادی آنها بسیار دشوار بود، چگونه میتوانستند بر دین و عقیده خود پا برجا باشند، در حالی که کفیلی در آن جامعه نداشتند! از این گذشته، بیوه بودن آن زنان باعث تحریک و تهییج هواهای نفسانی و طعنههای دیگران در حق آنها میشد که گاهی موجب نزاع و بحران بین دو قبیله میگردید.
همچنین نیاز بود کسی به لحاظ مادی و اقتصادی متکفّل سرپرستی یتیمان بازمانده آنها شود، آن هم در شرائط سخت معیشتی آن زمان که اغلب مردم در فقر و تنگدستی زندگی میکردند.
از طرف دیگر، این زنان به خاطر حفظ آبرو و عزت و شخصیت خویش حاضر نبودند با هر کسی ازدواج کنند، اما با از دست دادن سرپرست خود آبرو و ایمانشان در خطر بود؛ لذا پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله برای حفظ مصالح مذکور اقدام به ازدواج با آنها کردند. از جمله آن زنان «سودة» است. او و همسرش سکران بن عمرو از هجرت کنندگان به حبشه بودند. علامه طباطبایی قدس سره درباره علت ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با سودة چنین میگوید:
«ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با سودة دختر زمعة به این جهت بود که وی بعد از بازگشت از هجرت دوم به حبشه، همسر خود را از دست داد و اقوام و خویشاوندان او همه کافر بودند و اگر به میان اقوامش بر میگشت، یا به قتلش میرساندند و یا شکنجهاش میکردند و یا بر گرویدن به کفر مجبورش میکردند؛ لذا رسول خداصلی الله علیه وآله برای حفظ او از این مخاطر با او ازدواج کرد.» (13)
همچنین پیامبرصلی الله علیه وآله با این اقدام خود میخواستند فرهنگ نگه داری از فقیران، مساکین و آبرومندان را در بین مسلمانان ترویج دهند و مؤمنین رفتار و سلوک ایشان را سنتی در بین خود قرار دهند؛ چنان که ازدواج با «زینب» دختر خزیمة به همین انگیزه انسان دوستانه بوده است. وی پس از مرگ شوهر از یک طرف، بی سرپرست و از طرف دیگر، گرفتار فقر و درماندگی شد، در حالی که زنی بخشنده و دلجو و معروف به «امّ المساکین» بود. رسول خداصلی الله علیه وآله به خاطر حفظ آبرو و شخصیت زینب با او ازدواج کرد. زینب در زمان حیات پیغمبر در گذشت. (14)
2. وضع قانون و شکستن سنتهای جاهلی
زینب دختر جحش که دختر عمه پیامبرصلی الله علیه وآله بود، نخست به اشارت رسول خداصلی الله علیه وآله به همسری زید بن حارثه، فرزند خوانده آن حضرت، در آمد؛ ولی بدان جهت که زید در ابتدا غلام و بردهای آزاد شده بود و زینب خود را از نوادگان عبد المطلب، بزرگ قریش میدانست، این پیوند به رغم توصیههای مکرر پیامبرصلی الله علیه وآله به طلاق و جدایی انجامید. (15)
در رسوم جاهلیت ازدواج با همسر پسر خوانده ممنوع بود؛ زیرا پسر خوانده در نظر عرب جاهلی حکم پسر را داشت و همان طور که یک مرد نمیتوانست همسر پسر صلبی خود را بگیرد، از نظر اعراب ازدواج با همسر پسر خوانده نیز ممنوع بود. بر این اساس، رسول خداصلی الله علیه وآله با زینب ازدواج کرد تا این رسم غلط بر انداخته شود. آیات 37 و 38 سوره احزاب در این باره نازل گردید. (16)
3. آزاد سازی اسیران و بردگان
«جویریة» دختر حارث بن ابی ضرار، بزرگ یهودیان بنی المصطلق بود. جویریة از اسیران غزوه بنی المصطلق بود که سهم ثابت بن قیس بن شماس گردید و بلافاصله برای آزادی خویش با وی قرار داد مکاتبه منعقد کرد و نزد پیامبرصلی الله علیه وآله آمد و از او خواست وی را در آزاد شدن از این محنت کمک کند. پیامبرصلی الله علیه وآله بهای وی را به ثابت بن قیس پرداخت. آن گاه وی را به ازدواج خود در آورد. (17)
مسلمانان در غزوه بنی المصطلق حدود دویست نفر از زنان و کودکان را به اسارت گرفتند. با انتشار خبر این پیوند، مسلمانان دیگر، اسیران یهودی را خویشاوندان پیامبرصلی الله علیه وآله خوانده، بیش از صد نفر از اسیران بنی المصطلق را آزاد کردند. با این ازدواج، پدر و برادر و جمعی از خویشاوندان جویریة به اسلام گرویدند. (18)
البته علامه طباطبایی معتقد است: «مسلمانان همه اسیران بنی المصطلق را آزاد کردند و مردان بنی المصطلق چون این رفتار انسان دوستانه را از مسلمانان دیدند، همگی مسلمان شده، به مسلمانان پیوستند.» (19)
4. انگیزههای سیاسی و امنیتی
هنگامی که پیامبرصلی الله علیه وآله ندای اسلام را بلند کرد، تک و تنها بود و تا مدتها جز عده محدود و کمی به او ایمان نیاوردند. او بر ضد تمام معتقدات خرافی عصر و محیط خود قیام کرد و به همه اعلان جنگ داد. بنابراین، طبیعی است که همه اقوام و قبائل آن محیط بر ضدّ او بسیج شوند.
پیامبرصلی الله علیه وآله میبایست از تمام وسائل برای شکستن اتحاد نامقدس دشمنان استفاده کند که یکی از آنها ایجاد رابطه خویشاوندی از طریق ازدواج با قبائل مختلف بود؛ زیرا محکمترین رابطه در میان عرب جاهلی، رابطه خویشاوندی محسوب میشد و دامادِ قبیله را همواره از خود میدانستند و دفاع از او را لازم، و تنها گذاشتن او را گناه میشمردند. (20)
بنابراین، پیامبرصلی الله علیه وآله از طریق پیوند خویشاوندی با قبائل مختلف به چند هدف نائل میشد:
الف. جلوگیری از کارشکنیها و حملات احتمالی برخی از قبائل؛ چرا که این ازدواجها راه را برای کینه توزیها و دسیسههای بعدی میبست.
ب. از آنجا که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله برای هدایت همه مردم آمده بودند، میخواستند با این روش یک نحوه تألیف و پیوند عاطفی را که زمینه ساز هدایت و گسترش اسلام بود، بر قرار کنند.
ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با عایشة، حفصة،ام حبیبة، صفیة، و میمونة به همین انگیزه بوده است که به بررسی هر یک میپردازیم:
1.ام حبیبة: وی دختر ابوسفیان است؛ یعنی همان کسی که خاندان او با دودمان رسالت دشمنی آشتی ناپذیر داشت.ام حبیبة وقتی با همسرش عبد الله بن جحش در دومین بار به حبشه مهاجرت کرد، شوهرش در آنجا مرتد شد و به دین نصرانیت گروید؛ ولی خود او در دین اسلام ثابت قدم باقی ماند. (21)
ام حبیبة سخت در اضطراب و ناراحتی به سر میبرد؛ زیرا از یک طرف، شوهر او مرتدّ شده بود و از طرف دیگر، پدرش دشمن درجه یک پیغمبرصلی الله علیه وآله بود و نمیتوانست به او پناه ببرد. رسول خداصلی الله علیه وآله با او ازدواج کرد تا هم از عمل نیکش قدردانی شود و هم پدر او دست از دشمنی با آن حضرت بردارد و هم خود او از خطر محفوظ بماند. (22)
2. صفیة: ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با صفیة دختر حی بن اخطب، بزرگ یهودیان بنی النضیر، به این علت صورت گرفت که پدرش ابن اخطب در جنگ بنی النضیر کشته شد و شوهرش در جنگ خیبر به دست مسلمانان به قتل رسید و خود او در همین جنگ به اسارت در آمد. رسول خداصلی الله علیه وآله او را آزاد کرد و سپس به ازدواج خود در آورد تا به این وسیله هم او را از ذلت اسارت حفظ کند و هم داماد یهودیان شده باشد و یهود به این خاطر، دست از توطئه و کینه توزی علیه او بر دارد. (23)
همچنین این ازدواج زمینه و بستری شد تا بسیاری از یهودیان مشتاقانه به اسلام روی آورند.
3. میمونة: وی از قبیله بزرگ بنی مخزوم بود که رسول خداصلی الله علیه وآله در سال 7 هجری با وی ازدواج کرد. (24)
پس از صلح حدیبیة، پیامبرصلی الله علیه وآله برای اداء مناسک حج سه روز به مکه آمد و میمونة از طریق خواهرش، عباس را واسطه قرار داد تا خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله ببخشد. قرآن کریم اقدام میمونة را چنین گزارش کرده است: «وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَها لِلنَّبِی»؛ (25) « [و همچنین حلال کردم] زن مؤمنی که خود را [داوطلبانه] به پیامبر ببخشد [و برای خود مهری نخواهد] .»
پیامبرصلی الله علیه وآله که منتظر فرصتی بود تا بیشتر در مکه بماند و دل مشرکان را به دست آورد و آنها را متحوّل سازد، بلافاصله پذیرفت و درخواست کرد تا جشن عروسی بر پا کنند و ولیمهای داده شود؛ ولی مشرکان به استناد مهلت سه روزه، قرارداد را نپذیرفتند و گفتند: ما را به غذای تو نیازی نیست. (26) پیامبرصلی الله علیه وآله نیز به ناچار مکه را ترک گفت.
آیا پذیرش همسری میمونة که خود را به پیامبرصلی الله علیه وآله بخشید، در شرائطی که آن حضرت پس از صلح حدیبیه برای انجام مناسک حج به مکه رفته بود و مکه در التهاب این حضور قرار داشت و درخواست پیامبرصلی الله علیه وآله برای برگزاری جشن و دادن ولیمه ازدواج که با کمال تأسف توسط سران شرک پذیرفته نشد، نشانه روشنی بر آن نیست که در این ازدواج، جلب قلوب مکّیان به اسلام و مسلمین مدّ نظر بوده است؟
4. حفصة: از روایات اهل سنّت به دست میآید که ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با حفصة ظاهراً یک ازدواج سیاسی بوده است. این مطلب از کلام پدرش عمر بر میآید؛ زمانی که پیامبرصلی الله علیه وآله حفصة را طلاق داد و خواست که برای بار دوم او را طلاق دهد، عمر به حفصة چنین گفت: «وَ اللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَا یحِبُّکِ وَ لَو لَا اَنَا لَطَلَّقَکِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله؛ (27) به خدا سوگند! به یقین دانستم که رسول خداصلی الله علیه وآله تو را دوست ندارد و اگر به خاطر من نبود، هر آینه پیامبرصلی الله علیه وآله تو را طلاق داده بود.»
5. عایشه: ازدواج پیامبرصلی الله علیه وآله با عایشه نیز به انگیزههای سیاسی - اجتماعی بوده است.
اینترنت ملی
فیسبوک سیاه، دام جدید هکرها
شهادت علی اصغر حسین(علیه السلام)
سیر نمایشگاهی حجاب
تجربه ای زیبا با وبگردی در وبلاگستان امام صادق(ع)
شمر امروز
من یک بسیجیم
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1
سیر نمایشگاهی ما می توانیم-1(سری دوم)
سیر نمایشگاهی حجاب در بیانات مقام معظم رهبری
سیر نمایشگاهی بیانات رهبری در رایطه با حجاب
به عمل کار برآید به اشک ریختن نیست
حماسه «نهم دی ماه» در کلام حضرت آیتالله خامنهای
اعجاز قرآن ، قسم به انجیر و زیتون ...
دیدار اعضای مجمع خیرین سلامت کشور با رهبر انقلاب
مجموعه چندرسانهای: «بیخواص»
بازدید دیروز : 508
کل بازدید : 665739
کل یاداشته ها : 462